انسانها در فراز و نشيبهاي تاريخ هميشه از دردها و آسيبهاي اجتماعي بسياري رنج برده اند و همواره در جستجوي يافتن علل و انگيزه هاي آنها بوده اند تا رهها و شيوه هايي را براي رهايي ازآنها بيابند. از مجموعه اين آگاهيها و تجربه ها و آموخته ها، توانسته اند زمينه هاي مطالعاتي و رشته هاي مختلفي را براي تبيين بي هنجاريها و نابسامانيهاي زندگي اجتماعي پي ريزي كنند. حاصل اين كار پيدايي دانش آسيب شناسي اجتماعي (جامعه شناسي انحراف) است. آسيب شناسي اجتماعي مطالعه بي نظميها و آسيبهاي اجتماعي همراه با علل و انگيزه هاي پيدايي آنها و نيز شيوه هاي پيشگيري و درمان اين پديده ها، به انضمام مطالعه شرايط بيمار گونه اجتماعي است؛ زيرا خاستگاه اصلي تبهكاري را بايد در كل حيات اجتماعي از قبيل: فقر، تورم، گراني، بيكاري، فقدان امنيت مالي و حقوقي و ديگر عواملي كه باعث محروميت مي شوند. زمينه مساعدي را براي انواع مختلف آسيبهاي اجتماعي چون: خودكشي، سرقت، اعتياد به مواد مخدر، الكليسم، طلاق، گدايي و… فراهم مي آورند. از اين رو مفهوم آسيب شناسي گسترده وسيعي پيدا مي كند و از ابعد ارزشي و كاربردي فراواني برخوردار مي گردد.
تعريف آسيب شناسي اجتماعي
آسيب شناسي عبارت است از مطالعه و شناخت ريشه بي نظيمها در ارگانيسم در پزشكي به فرآيند به علت يابي بيماريها، آسيب شناسي گويند. در مشابهت كالبد انساني با كالبد جامعه مي توان اسيب شناسي اجتماعي را مطالعه و ريشه يابي بي نظمي هاي اجتماعي تعريف كرد.
در واقع، آسيب شناسي اجتماعي، مطالعه ناهنجاريها و آسيب هاي اجتماعي نظير بيكاري، اعتياد، فقر، خودكشي، روسپيگري، طلاق. ولگردي، گدايي و... همراه با علل و شيوه هاي پيشگيري و درمان آنها به انضمام مطالعه شرايط بيمارگونه و نابسامان اجتماعي است.
اعتياد چيست؟ معتاد كيست؟
اعتياد چيست؟ اعتياد را به عادت كردن خود گرفتن، خوگر شدن، و خود را وقف عادتي نكوهيده كردن معني كرده اند. به عبارت ديگر، ابتلاي اسارات آميز به ماده مخدر كه از نظر جسمي يا اجتماعي زيان آور شمرده شود اعتياد نام دارد.
اصطلاح اعتياد به سهولت قابل تعريف نيست، اما عواقب آن به صورتهاي مختلف نظير كم شدن تحمل و وابستگي بدني هويدا مي شود.
در طب جديد به جاي كلمه اعتياد، وابستگي به دارو به كار مي رود كه داراي همان مفهوم ولي دقيق تر و صحيح تر است. مفهوم اين كلمه آن است كه انسان بر اثر كار برد نوعي ماده شيميايي از نظر جسمي و رواني به آن وابستگي پيدا مي كند، به طوري كه بر اثر دستيابي و مصرف دارو، احساس آرامش و لذت به او دست مي دهد؛ در حالي كه نرسيدن دارو به خماري، دردهاي جسماني و احساس ناراحتي و عدم تامين دچار مي شود(فدائي و سجاديه، 1365: 19).22
نظرات شما عزیزان: